![]() |
قرآن، برنامهای عملی و راهکاری اجرایی است که همه اصول و مقرّرات زندگی فردی و همچنین نوع تعامل انسان با آفریدگار و جهان آفرینش و همه پدیدههایی که دور و بر او وجود دارند و نوع ارتباطات او با خانواده، همسایه، جامعه، امّت اسلامی و حتّی انسانهای غیر همکیش و ایین او را در بر میگیرد.
قرآن، کتاب زندگی است. اساسیترین هدف قرآن، تأسیس امّت یا همان جامعه ممتازی است که رسالت اسلام را عملی سازد و در آن، انسانها، زندگیشان را بر پایه: عقیده (توحید، نبوّت و معاد)، شریعت (احکام عملی) و ارزشهای والای اسلام (اخلاق اسلامی) پایهریزی نمایند و نسلهایشان را بر اساس هدایت قرآن، تربیت کنند.
بنا بر این، قرآن، خواهان رحمت و خیر برای همه بشر است و از انسانها میخواهد که بر اساس عقیده و اندیشه درست، زندگی کنند، نه بر اساس روابط مادّی و زمینی.
قرآن و انتقال ارزشهای فردی
قرآن کریم، مجموعهای از ارزشهای ثابت را مبنای آموزههای خود قرار داده است و انسانها را دعوت ـ و گاه موظّفـ نموده است که به این ارزشهای والای انسانی پایبند باشند تا هم خودشان به آرامش برسند و هم موجب آرامش و رفاه اطرافیان و جامعه خود شوند. برخی از این ارزشها عبارتاند از:
1 . بازگشت به نهاد پاک انسانی: قرآن، دعوت بر پایه فطرت را اساس کار خود میداند و تعالیم خود را با فطرت پاک انسانی دمساز میداند و معتقد است که انسانها همگی، دارای سرشتی پاک هستند و توانایی پذیرش و تشخیص حقیقت را دارند. بنا بر این، از انسانها میخواهد که به فطرت پاک و سلیم خود بازگردند و با تکیه بر آن، راه و ایینی را برگزینند که به سرشتشان نزدیکتر باشد و با آن، همخوانی داشته باشد و در نهایت، مایه سعادت و سربلندی آنها در دنیا و آخرت شود: «با تمام وجود، خود را آماده پذیرش دین و ایینی کن که کاملاً پاک و منزّه از آلودگیها و پیرایههاست و برخاسته از فطرت پاک انسانهاست که خداوند، آنها را بر چنان فطرتی آفریده و البته هرگز در آنچه خدا آفریده، تغییر و تبدیلی راه ندارد».1
2 . تکیه بر حاکمیت عقل در پذیرش حق: قرآن، پیوسته مردم را به پیروی از خرد، رهنمون میسازد و به اندیشیدن، ترغیب میکند. جملههایی چون: «چرا نمیاندیشند؟» و «باشد که بیندیشند» و... که مکرّر در قرآن آمده است، نشان از توجّه خداوند به عقلانیت و تفکّر انسان دارد: «چرا در پهنای زمین به حرکت در نمیایند تا دارای عقل و اندیشه گردند؟».2
قرآن کریم، در تشخیص حق از باطل و شناخت راه درست از راههای انحرافی در زندگی انسانها، عقل آنها را مبنای کارشان قرار میدهد و از آنها میخواهد تا با پیروی از عقل و کسب علم و دانش، راه درست را برای زندگی بهتر برگزینند. به همین دلیل است که خداوند در قرآن، در ایات فراوانی مثال میزند که بسیاری از پندهای قرآن را تنها دانایان درک میکنند: « مثلهای پندآموزی که برای مردم میآوریم، جز دانایان، درک نمیکنند. دانشمنداناند که به حقیقت و هدف آنها پی میبرند و صرفاً به ظاهر هر مثال، بسنده نمیکنند».3
3 . اعتدال و دوراندیشی در زندگی: قرآن کریم، از انسانها میخواهد که همزمان، به هر دو حیات دنیوی و اخروی، توجّه داشته باشند. در ارتباط با زندگی دنیا، از انسانها میخواهد آن را همچون مزرعهای برای آخرت خود بپندارند و بدون آن که آن را هدف نهایی خود بدانند، از نعمتهای بیشمار آن بهره گیرند و با دوراندیشی و ایندهنگری، برای دنیای خود، آن گونه کوشش نمایند که انگار برای همیشه در آن باقی میمانند. برای آخرتشان نیز به صورتی فعّالیت کنند که گویی همین فردا عمرشان به پایان میرسد و به این صورت، به هر دو سعادت دنیا و آخرت، دست خواهند یافت: «در آنچه خداوند به تو داده است، سرای آخرت را بجوی و [البته] سهم خویش را از دنیا فراموش نکن و همان گونه که خداوند به تو احسان نموده است، احسان کن و در این جهان، به دنبال فسادانگیزی مباش. به راستی که خداوند، مفسدان را دوست ندارد».4
انسان مسلمان، با رعایت اعتدال در زندگی دنیوی و دوراندیشی برای زندگی اخروی خود، مقدّمات آسایش و راحتی خود و دیگر افراد جامعه را فراهم میکند؛ زیرا معتقد است که همه آنچه در راه خدا ایثار کند، در حیات اخروی، به وی بازگشت مینماید. با این رویکرد، زندگی، رنگ و معنای دیگری مییابد و مشکلات و سختیهای دنیا، به راحتی، انسان معتقد را از پای در نمیآورد.
4. مسئولیتپذیری و صداقت در گفتار و رفتار: راستگویی و وفای به عهد، از بزرگترین ارزشهای اخلاقیای هستند که در هر دین و ایین و مذهب و مسلکی، از آنها به نیکی یاد شده و بر اجرای آنها تأکید فراوان شده است. جامعهای را تصوّر کنید که اعضای آن، جز به راستی و درستی گفتار و عمل، با یکدیگر رفتار نمیکنند، عهد شکنی نمیکنند و وظایفی را که بر عهدهشان گذاشته شده، به بهترین شکل و بدون هیچ گونه کمکاری و تأخیری انجام میدهند. قرآن برای این که جامعه مسلمانان را به این سمت بکشاند، همواره و در ایات بسیاری، مسلمانان را به راستگویی و درستکاری و مسئولیتپذیری دعوت میکند و فرمان میدهد: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا پروا کنید و سخنی درست و استوار بگویید تا خداوند، عملهای شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد»5 و «... راستگویان را، راستی گفتارشان سود میبخشد...».6
5 . رعایت ادب: «در راه رفتن و رفتار خود، میانهرو باش و از بلندی صدای خود بکاه، که بدترینِ صداها، صدای چارپایان است».7
ادب، قالب زیبا و پسندیدهای است که هر عمل انسانی، ممکن است به شکل آن دراید و چه بَسا ممکن است که انسان، با به کار بستن آن در زندگی، از خطاهای فراوانی در امان بماند. ارزش مؤدّب بودن، تا اندازهای است که امام علی(ع) آن را بهترین زیور برای انسان میداند و معتقد است که: «باارزشترین میراثی که پدران برای فرزندان خود میتوانند به یادگار بگذارند، ادب است».
6 . شکیبایی و پایداری: صبر و استقامت در راه خدا و در مشکلات و سختیهای زندگی و در مقابله با دشمنان و نیز در برابر جاذبه گناهان، آن قدر مهم است که خداوند، دهها ایه از قرآن را به بیان آن و تأکید بر آن اختصاص داده است، در حالی که بر هیچ یک از فضایل انسانی، به این اندازه تأکید نشده است. در حقیقت، صبر، عصاره همه فضایل است و خداوند، صابران را محبوب و دوست خود معرّفی میکند9 و تأکید میکند که او همواره با صابران است و آنها را یاری میکند10 و آنها را به مقامی بلند میرساند.
خداوند، پیروزی را در سایه استقامت و صبوری میداند و صبر و پیروزی را دو برادر و یار و همراه قرار داده است12 و میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، شکیبا باشید و دیگران را به شکیبایی فراخوانید و در برابر دشمن، پایداری کنید و از خدا پروا کنید، تا رستگار شوید».
7 . مردمداری و فروتنی: در قرآن، در ایات بسیاری بر فروتنی و پرهیز از هر گونه تکبّر در: سخن گفتن،14 راه رفتن،15 نگاه کردن16 و... سفارش و تأکید فراوان شده است تا جایی که قرآن، به پیامبر(ص) سفارش میکند که: «پیروان مؤمنت را زیر بال و پَر بگیر»17 و از رسول خدا روایت شده است: «هر که برای خدا [در مقابل مردم] فروتنی کند، خداوند، او را بالا میبرد و به او میگوید: سرفراز باش! خدا او را سرافراز میکند. پس در چشم مردم، بزرگ است و در نظر خودش، کوچک...».
8. پرهیز از غیبت، تهمت، عیبجویی، مسخره کردن و...: قرآن، همان گونه که مسلمانان را به فضایل اخلاقی دعوت میکند، از رذایل اخلاقی نیز پرهیز میدهد و در ایات بسیاری، آنها را از ارتکاب چنین اعمالی بر حذر میدارد: «و غیبت یکدیگر را نکنید. ایا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟...»19 و «و کسانی که مردان و زنان مؤمن را بی آن که جرمی مرتکب شده باشند، میآزارند، حقّا که متحمّل بهتان و گناهی آشکار شدهاند»20 و «وای بر هر عیبجو و بدگوی دیگران!».
9. دوستی با خوبان، بر پایه ارزشهای خوب: دوستی و محبّت، باید بر محور اعتقاد و ارزشهای اسلامی شکل گیرد. به تعبیر قرآن، مسلمانان باید در دوستیابیهای خود، اصل «تولّا» یعنی «دوستی با خدا و دوستان او» را همواره مدّ نظر داشته باشند: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، دشمنِ من و دشمنِ خودتان را دوستانِ خود مگیرید...؛ [چرا که] چنین افرادی، شایسته دوستی و محبّت نیستند».
قرآن، به نقش تأثیرگذار دوستیها در زندگی دنیوی و اخروی انسان، توجّه میدهد و به حال کسانی که افراد گناهکار و مفسد را به دوستی گرفتهاند (در قیامت)، اشاره میکند، آن جا که میگویند: «ای وای بر من! کاش فلانی را دوست نمیگرفتم»23 و یا «ای کاش فاصله میان من و تو، فاصله بین مشرق و مغرب بود!».
خداوند، همچنین به پایداری و دوام دوستیهایی که بر اساس اعتقاد به خداوند و ارزشهای اسلامی شکل گرفتهاند، اشاره میکند و میفرماید: «در آن روز، حتّی دوستان، دشمن یکدیگرند، مگر پرهیزگاران».
10 . احترام به پدر و مادر: یکی از موضوعاتی که در قرآن، بسیار به آن سفارش شده است، احترام گذاشتن فرزندان به پدر و مادر و دستگیری نمودن از آنها در ایام ناتوانی و پیری است: «و پروردگارت مقرّر کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر [خود]، نیکی کنید. هر گاه تا تو زندهای، هر دو یا یکی از آنان به کهنسالی رسند، به آنان اُفّ مگو و آنان را به درشتی خطاب مکن و با آنان به اکرام سخن بگوی».26 خداوند، بویژه به نقش اساسی مادران در رشد و پرورش انسان اشاره میکند و میفرماید: «و ما انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش او را [در شکم خود در ایام بارداری] در حال ضعف، بر روی ضعف، حمل کرد و پس از دو سال، از شیرش بازگرفت و سفارش کردیم که مرا و پدر و مادرت را سپاس بگزار، که بازگشت [همه] به سوی من است».
11. دوری از تعصّب و لجاجت: «به یاد آورید هنگامی که کافران، در دلهای خود، تعصّب و لجاجت و خشم و نخوت جاهلیت داشتند و [در مقابل،] خداوند، آرامش را بر رسول خود و مؤمنان نازل فرمود و آنها را به حقیقت تقوا مُلزَم کرد...».
قرآن، علّت اصلی انحراف مشرکان را تقلید کورکورانه و تعصّب (وابستگی شدید فکری و عملی) و لجاجت معرّفی کرده است؛ زیرا این صفات موجب میشوند که درهای معرفت و آگاهی، به روی انسان، بسته شود و او حق و حقیقت را انکار کند. امام علی(ع)، لجاجت را عامل تباهی اندیشه و فکر29 و بدنام شدن انسان30 و بذر همه بدیها31 و بلاها و گرفتاریها دانستهاند.32 ایشان میفرماید: «مبادا بر مرکب لجاجتْ سوار شوی که سرکش و بیمحابا، تو را به سوی هلاکت و نابودی میبرد!»
12کسب رضایت خداوند، والاترین ارزش زندگی: شهروندی در جامعه اسلامی، ریشه و رویکردی خدایی دارد، به طوری که هر شهروند، زندگی و عبادتش برای خداوند است و در راستای تحقّق راه و رسم دین خداوند در سرزمین خداوند، کوشش میکند و مبدأ الهی و مقصد الهی دارد. از این رو، والاترین ارزش در زندگی مسلمانان، اعتقاد به وجود خدای یکتایی است که زندگی و مرگ و پیروزی و شکست و... در دست اوست و بدون این اعتقاد، زندگی آنها پوچ و فاقد هر گونه ارزش و معنایی است: «به راستی، نماز و حج و زندگی و مرگم، از آنِ خداوند پروردگار جهانیان است که شریک و همراهی ندارد».
داستایوفسکی، معتقد است: «اگر خدا نباشد، هر کاری مجاز است». با اعتقاد به خداوند است که زندگی، رنگ الهی به خود میگیرد و همه ارزشها، در راستای خشنودی معشوق حقیقی، معنا مییابد و اگر چنین شد، انسان، دیگر به هیچ چیز و هیچ کس نیازمند نیست؛ چون که تنها خدا برای او کفایت میکند: «... و کسی که بر خدا توکّل کند، او برایش کافی است...».35
پینوشتها:
1 . سوره روم، ایه30.
2 . سوره حج، ایه 46.
3. سوره عنکبوت، ایه43.
4. سوره قصص، ایه77.
5. سوره احزاب، ایه70ـ71.
6. سوره مائده، ایه119.
7. سوره لقمان، ایه19.
8. میزان الحکمة، ج1، باب ادب.
9. ر.ک: سوره آل عمران، ایه146.
10. ر.ک: سوره بقره، ایه153.
11. ر.ک: سوره اعراف، ایه137.
12. ر.ک: سوره انفال، ایه65؛ سوره بقره، ایه249؛ سوره آل عمران، ایه120 و 125.
13. سوره آل عمران، ایه200.
14. ر.ک: سوره لقمان، ایه19.
15. ر.ک: سوره اسراء، ایه37.
16. ر.ک: سوره لقمان، ایه18.
17. سوره شعراء، ایه215.
18. میزان الحکمة، ج11، ص5096.
19. سوره حجرات، ایه 12.
20. سوره احزاب، ایه58.
21. سوره هُمزة، ایه1.
22. سوره ممتحنه، ایه1.
23. سوره فرقان، ایه28.
24. سوره زخرف، ایه37ـ38.
25. سوره زخرف، ایه67.
26. سوره اسراء، ایه23.
27. سوره لقمان، ایه14.
28. سوره فتح، ایه26.
29. ر.ک: غُرر الحکم، ج1، ص269.
30. ر.ک: همان، ص101.
31. ر.ک: همان، ص98.
32. ر.ک: همان، ج4، ص85.
33. نهج البلاغة، نامه 31.
34. سوره انعام، ایه162ـ163.
35. سوره طلاق، ایه3.
منابع:
1 . ارزشها و ضدّارزشها در قرآن، ابوطالب تجلیل، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1377.
2. قرآن ـ منشور زندگی، یوسف قرضاوی، مترجم: عبد العزیز سلیمی، تهران: احسان، 1382.
چند منبع مفید دیگر:
1 . کیش پارسایان، مجتبی تهرانی، به کوشش: علیاکبر رشاد، قم: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1377.
2. مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن، توشیهیکو ایزوتسو، مترجم: فریدون بدرهای، تهران: فرزانروز، 1378.
3. ارزشهای اسلامی (ترجمه کتاب: الفضیلة الإسلامیة)، سید محمّد شیرازی، مترجم: حمیدرضا آژیر، قم: یاس زهرا، 1386.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: قرآن، کتاب زندگی است، ،
:: برچسبها: قرآن, کتاب زندگی است ,

